محل تبلیغات شما

عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت بگویم 

بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است

چرا آب به گلدان نرسیده است 

چرا لحظه باران نرسیده است 

هر کس که در این خشکی دوران 

 به لبش جان نرسیده است به ایمان نرسیده است 

و هنوزم که هنوز است ، غم عشق به پایان نرسیده است

 

بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید 

بنویسد که هنوزم که هنوز است 

چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است 

چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است  

خداوند گواه است دلم چشم به راه است 

ودرحسرت یک پلک نگاه است 

ولی حیف نصیبم فقط آه است 

تویی آئینه ،روی من بیچاره سیاه است 

وجا دارد از این شرم بمیرم که بمیرم 

عصر این جمعه دلگیر  وجود تو کنار 

دل هر بی دل آشفته شود حس

كجايي گل نرگس؟

 

 

پاداش درود فرستادن بر فاطمه سلام الله علیها

ببخش تا بخشیده شوی..."داستان"

آمدن طبقی از آسمان

نرسیده ,است چرا ,هنوزم ,عشق ,دلم ,یک ,عشق به ,نرسیده است چرا ,هنوزم که ,که هنوز ,نصیبم فقط

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پرسش مهر تجارتی ورزشی اموزشی boxing